حرف مردم در سبزوار پيام


حرف مردم / تاریخ: 5 بهمن 1391 / کد مطلب: 5082 / نظرات: 3

حرف مردم:


مطلب وارده /فروش تراكم ساختماني يا ..........


                             باسمه تعالي                               30/10/91

فروش تراكم ساختماني يا ..........
چنانچه شهروندان عزيز سبزواري مستحضرند جهت گیری سیاستهای شهرسازی و توسعه شهری توسط شهردار محترم و اعضاي محترم شوراي اسلامي شهر سبزوار  از کاستی هایی رنج مي برد و اصول و معیارهای آن مورد غفلت قرارگرفته است . برداشت و بکارگیری نادرست اصول، معیارها، شاخصها و ابزار توسعه شهری منجر به مسائل پیچیده فضایی – کالبدی شده است. تراکم ساختمانی از جمله مباحث مهم شهرسازی و توسعه شهری است که جامعه شهری را در سالهای اخیر به شدت تحت تاثیر قرارداده است . در حالی که تراکم ساختمانی صرفاً به عنوان یک ابزار در سیاستهای شهرسازی و طرحهای توسعه شهری مطرح است، به عنوان یک هدف و موضوع صرفاً اقتصادی به آن نگریسته شده است . برخورد انتزاعی به این ابزار، تبعات منفی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی و حتی سیاسی –  مدیریتی را همراه داشته است. اینگونه تصمیم گیریها که از تراکم به عنوان صرفاً یک ابزار اقتصادی برای تامین درآمد شهرداری استفاده گردد اثرات محسوس و کوتاه مدت برجامعه و کالبد محیط مسکونی برجای می گذارد و عوارض چنین پدیده ای نیز قابل تامل هستند که از آن جمله می توان برهم زدن نظام تراکم جمعیتی شهر، برهم زدن سازمان فضایی و استخوانبندی شهر، کمبود فضاهای سبز به عنوان منابع تنفسی شهر در نتیجه بورس بازی و سوداگری زمین و مسکن و نیز تشدید مسائل اجتماعی و فرهنگی ساکنین محلات و واحدهای همسایگی را برشمرد.

 تراکم ساختمانی یک ابزار شهرسازی برای مشارکت در خلق محیط مطلوب شهری است که می باید در راستای اصول و معیارهای فوق الذکر به آن پرداخته شود . ضروریست تمام عوامل موثر بر آن همراه با پیش بینی تبعات حاصل از تصمیمات در مقیاس ملی و محلی مورد توجه قرارگیرد . در غیر اینصورت، هریک از سایر مسائل شهری نیز می تواند در آینده بحران، تنش و چالش تراکم را تجربه  كنند.

در تعریف فیزیکی شهر گفته اند "آبادی بزرگی است که در آن خیابان ،کوچه،خانه ،دکان و نفوس بسیار باشد.اما تعریف معنوی شهر قرین با هویت و آرامش و معنویت و فرهنگ و خاطرات و اخلاقیات و علایق شهروندان است.جایی که حقوق شهروند محترم شمرده می شود و کرامت او تشخص دارد.سیمای امروزی شهر ما،اما متفاوت با این توصیف است.چرا که با بی انضباطی های معموله، با آهنگی شتابان، رویه ای لجام گسیخته و اتفاقی در حال رشد نامتوازن است و شهروند، تماشاچی تاراج حقوق مکتسبه پیشین خود بوده ، به ناگزیر مجبور به تقسیم  این حقوق با میهمانان ناخوانده و بدوش کشیدن مشکلات ناشی از تراکم جمعیتی و تحمل ناراستی های حاصل از آن است.او متحیرانه می بیند چگونه بافت محلات توسط سوداگرانی که فقط پول را می شناسند بدون لحاظ هیچ منطق معماری ،شخم زده می شود و رابطه شهر با طبیعت و هویت و خاطرات و خدمات عمومی متناسب آن قطع می گردد.ساکنان خانه ها در محل سکونت خود ، آرام و قرار از کف می دهند و حریم امن ایشان،رژه گاه چشم های غریبه می شود.ساخت و ساز بی رویه مغایربا اصول شهرسازی ،تفکیک های غیر مجاز، تغییر کاربری نامتوازن تنفسگاهها،و بدتر از همه فروش تراکم {یا به عبارتی بالا رفتن از دیوار حقوق مردم}بدون لحاظ نسبت خدمات و آمایش جمعیتی محلات و میزان سرانه فضای سبزو آموزشی و عبادتی و ورزشی و ترددی و ...و نتیجتا شهری نا آرام با شهروندانی آسیب پذیر،بهداشت متزلزل و آلوده،امنیت مخدوش و اخلاقیات صدمه دیده و چهره ای دژم که در مرداب جرم و تخلف و آسیب، به تماشای جهان آمده!!  و حقوق بر باد رفته خود را طالب است.
وقتی رسماً حقوق مجاورین که می بایست تحت لوای قانون محترم  شمرده می شد،به یغما  رود ،وقتی پولهای آلوده در شهر جریان پیدا کند،وقتی تضاد طبقاتی و سرمایه های بادآورده و زمین خواری جولان یابد،وقتی محلات هویت خود را از دست دهند،وقتی نظارت هم محلی ها و شناخت همسایه ها دگرگون و بافت محل از بین برود،وقتی سیل  مهاجرت ترمز  ببرد و شهر بی در و پیکر شود،وقتی هر همسایه با مجوز شهرداری در خانه مجاور خود امکان اشراف پیدا کند.وقتی برای امکانات محدود مجوز نا محدود صادر شود،وقتی آرامش و اعصاب راحت در میان دود دم و ترافیک و تراکم بالای جمعیتی به یغما رود،بقول جرم شناسان فاصله بین هدف و وسیله ،مرداب پدیداری جرم و آسیب خواهد بود. در چنین شرایطی طبیعی است که آنچه زیاد می شود،پرونده و شکایت و تجاوز و حق کشی و آمارهای باور نکردنی تعرض بحقوق دیگران و به تبع هزینه های مادی و روانی جهت برخورد با معلولها و تقلا برای مهار سیل با بیل !کافیست میزان مراجعه به ناجا برای سرقت و ... میزان ورودی پرونده ها در شهر ،تحلیل  آماری شود! كه البته متاسفانه یکی از مهمترین علل، طرح موضوع خود کفایی مالی شهرداری بوده که باعث رویکرد کاسب کارانه به قانون و ملعبه التجاره گشتن ضوابط و اصول شهرسازی شده است!
دقت فرمایید:"تراکم"نسبت تعداد جمعیت به واحد سطح است و مقیاس آن در مطالعات شهری،نفر در هکتار می باشد.تراکم در ساختمان عبارت از نسبت مساحت زیربنای ساختمان در مجموع طبقات به کل مساحت زمین مسکونی می باشد."سرانه"مقدار زمینی است که از کاربری های شهری سهم هر یک از شهروندان می شود .خدمات شهری به تناسب تراکم و سرانه توزیع می شود.همه این موارد مثل شبکه متصل و ظروف مرتبطه با هم تلازم دارند. وقتی تراکم مازاد بر گنجایش شهر و نا منطبق با خدمات قابل ارائه ،اعطا شود یعنی سفره برخورداری دیگران را تنگ کردن.مثل این می ماند در کلاسی که جای ۲۰ صندلی برای دانش آموزان تعبیه شده،۲۰۰ دانش آموز بگنجانند!
بنابر آنچه گفته شد پر واضح است، کسی می تواند حقی را ببخشد یا به کسی اعطا کند که مالک آن باشد.شهر و حقوق شهری {همچون تراکم} متعلق به شهرداری نیست که آنرا مورد معامله قرار دهد یا سودای خرید و فروش آنرا در سر بپروراند.این حقوق امانتی است که در اختیار امینان شهر قرار داده شده است. امنیت و آرامش شهر و محله ،چیزی نیست که نهادی بتواند حاتم بخشانه و با مابه ازای مالی ، بر سر آن معامله کند.متاسفانه چنین رخدادی در سایه نادیدن نهادهای ناظر و حافظ حقوق شهروندی پدیدار شده و وضعیت امروز ،ثمره همان غفلت ها و سکوت ها نسبت به لگدمال سازی حقوق شهری ،بدون ملاحظات قضایی امنیتی،انتظامی،اخلاقی،فرهنگی،خدماتی و...است.امید آنکه مسئولان خدوم شهرستان در عمل از این رویه ناپسند و ظالمانه ممانعت بعمل آورده و تلاش نمایيد آثار خطرناک آن جبران شود،چرا که قضاوتی که امروز نسبت به مدیران دیروز می شود ،فردا معطوف به عملکرد مدیران فعلی خواهد بود.   
فرصت ها رفتنی است و خدمت ها ماندگار
                                                                                                          محمد رضا ارديبهشتي

"سبزوارپیام" در تایید و یا رد مطالب وارده شهروندان نظری ندارد





نظرات شما

نام:

ايميل:
وب:
شماره امنيتي:
نظر شما:


با مطالب ارائه شده کاملا"موافقم