حرف مردم در سبزوار پيام


حرف مردم / تاریخ: 13 آذر 1393 / کد مطلب: 9729 / نظرات: 0

حرف مردم:


خداحافظ پهلوان!


پیام کوتاه بود: «با نهایت تأسف و تأثر مرشد کهنه سوار؛ استاد “سید حسن نقیب زاده” دعوت حق را لبیک گفت.»
در میان بهت و ناباوری، پرس و جو کردم، خبر؛ صحت داشت.
سید را از دهه ی ۶۰ می شناختم. خوش رو، خوش اخلاق، و خوش باطن. گویی جنسش از جنس دیگری بود؛ دست به خیر، مردمی، بی ریا و متواضع.
صبح، زودتر از موعد مقرر به قصد “فیاض” رفتم؛ محله ای که شهریارش را از دست داده بود. صدای صوتی حزین از دور شنیده می شد. پلیس راهنمایی و رانندگی مثل همیشه مشغول انجام وظیفه بود. شهرداری و باستانی کاران سنگ تمام گذاشته بودند. محله؛ سیاه پوشیده بود. فضا آکنده از غم بود. “ذوالفقار” در فراق صاحبش غرق ماتم بود. کم کم مهمانان از راه های دور و نزدیک می آمدند.
رأس ساعت مقرر خبر آوردند که سید را آوردند و چه با شکوه!
مجری؛ با مهارت به ایراد سخن پرداخت. هنرمندان، هنرنمایی می کردند؛ یکی با نی، یکی با ترومپت، یکی با طبل و دیگری با شعر و چه با سوز! مداح اهل بیت، مدیحه سرایی کرد. “کرامت” هم آمد، اشعار زیبایی خواند. گویی همه آمده بودند سنگ تمام بگذارند و حق مطلب را ادا کنند آخر مرشد شهرشان یک عمر برایشان سنگ تمام گذاشته بود.
سید را روی دست بردند. اول دور میدان کارگر و سپس به سمت آرامگاه ابدی اش. سال ها بود تشییع جنازه ای به این باشکوهی ندیده بودم، گروه هنرمندان با نواختن موسیقی حزین، خبر از ضایعه ای تأسف بار می دادند و مردم با اندوه تمام به تشییع سیدی پرداختند که عمری را در خدمت آن ها بود و این پاداش دنیایی مردی بود که بی ادعا و برای رضای خدا به خدمت خلق خدا پرداخت و ذکر علی(ع) و حسین(ع) ورد زبانش بود، امید که میهمان خوان کرم خدای رحمان در بهشت برینش باشد!

نويسنده:مجید دواچی





نظرات شما

نام:

ايميل:
وب:
شماره امنيتي:
نظر شما:


0 نظر در صف تاييد است.